این روزها مقصد دلی او یک نقطه مرکزی در شهر مشهد است، چه در روزهایی که کشیک است و چه در روزهای عادی هفته، فقط و فقط با یاد صاحب صحن و سرای رضوی است که آرامش در وجودش جاری میشود. این فرصت خدمت و حال معنوی، مزد صبوری او بر آن چیزی است که در کودکی آرزو کرد و در جوانی برای او محقق شد.
بیبیمریم محسنیان خودش را پیر میداندار عشق معرفی میکند اما همان دختربچه چهار دهه پیش است، همان اندازه خوشحال از حضور در حرم مطهر حضرت رضا(ع) و با همان شور خدمتی.
از کودکی عاشق خادم شدن بودم
هم خودش و هم خانوادهاش اصالتاً از مشهدیهای قدیمی هستند، اما تا سال ۵۳ به خاطر شغل پدر و مادر دور از شهرشان زندگی میکردند. بیبی مریم که نهساله شد خانواده محسنیان بار و بندیل زندگی را جمع کردند، به تهران بدرود گفتند و به مشهدالرضا(ع) درودی دوباره. ادامه کودکی و نوجوانیاش در کوچه پسکوچههای اطراف بازار سرشور گذشت. هر زمان آزادی که داشت مقصدش یک جا بود. از کوچههای پشت حمام مهدی قلیخان و بازار قالی راهش را میگرفت تا به حرم مطهر آقایش برسد؛ «آن موقع حرم منور به گستردگی الان نبود و حال و هوای خاص خود را داشت و من از همان بچگی عاشق این حرم و بارگاه بودم. با تمام وجود دوست داشتم خادم زائران اینجا باشم اما هر زمان از مادرم در این مورد میپرسیدم به من میگفت نمیشود چون خادم شدن فقط برای مردان است».
بیبی مریم این آرزو را در دلش نگه داشت. از دوران کودکیاش که در حرم مطهر مهرها را جمع میکرد و با لبخند و حرکت لیلی به سمت غرفه کتابهای دعا میرفت حدود چهل و چند سالی سپری شده است. او در آن زمان دوست داشت خادم شود، در همان روزها که حرم مطهر تمام و کمال توسط آقایان اداره میشد. خودش تعریف میکند: «دانشآموز راهنمایی بودم و خیلی وقتها از مدرسه یک راست میآمدم حرم منور. ساعتها اینجا میماندم، پاتوقم صحن آزادی بود. مهرها را جمع میکردم، اگر میتوانستم زائران را راهنمایی میکردم و هر کاری از دستم برمیآمد انجام میدادم. اما همیشه این سؤال در ذهنم بود که چرا خانمها نمیتوانند به طور مثال در رواقها یا کفشداریها خادم حرم منور امام رضا(ع) باشند؟».
فرصتی که برای تحققش بیبی مریم باید چند سالی صبر میکرد تا در سالهای پس از انقلاب کمکم این امکان به شکل گسترده برای خانمها فراهم شود که در خدمت زائران زن در حرم مطهر باشند.
کبوتران حضرتی
امام علی(ع) فرمودهاند: «دل نوجوان مانند زمین آماده است که هر بذری در آن افشانده شود، میپذیرد». در دل بیبی مریم هم از همان نوجوانی عشق به علی بن موسی الرضا(ع) و خدمت در حرمش کاشته شد. او هم تصمیم گرفت عشق خدمت به ائمه(ع) را در دل همسن و سالهایش و نوجوانان آینده بکارد. او میگوید: «۲۲ بهمن ۵۹ بود که با چند نفر از دوستانم در حرم مطهر جمع شدیم. آن زمان رواق امام خمینی(ره) هنوز صحن بود. آنجا بودیم و با هم عهد بستیم تا آخر عمر خادم الائمه(ع) باشیم. یعنی همه جا و در هر موقعیتی خدمتگزارشان باشیم. کمکم چند نفر دیگر از بچههای مدرسه وارد جمع ما شدند. این جمع را در دبیرستان هم ادامه دادیم تا اینکه من خودم معلم شدم».
کسب رتبه اول در مسابقات کشوری تئاتر راه ورود محسنیان را به آموزش و پرورش باز میکند؛ «بعد از بدست آوردن این مقام به من پیشنهاد دادند به عنوان معلم پرورشی خدمت کنم. دیپلمم را که گرفتم معلم شدم. در مدرسه هم جمع کبوتران حضرتی را با دانشآموزانم راه انداختم».
چه زمانی که دانشآموز بوده و چه زمانی که معلم شده جمع کبوتران حضرتی را حفظ کرده و این فعالیت فرهنگی را ادامه داده است. کلاسها و جلسات آموزشی و فرهنگی را در مدرسه، محافل خانگی، مجالس یا مساجد برگزار و نوجوانان و جوانان را با سیره ائمه معصومین(ع) آشنا میکرده و باورهای دینی را به آنان آموزش میداده است. خودشناسی و خودباوری را به این نوجوانان میآموخته و آنان را به عنوان مدیر و مدبر تربیت میکرده است.
محسنیان این آموزشها را در فضای دیگری هم گسترش داده است؛ «بعد از آمدن اینترنت، از طریق وبلاگ و چتروم با نوجوانان سایر شهرها و استانها ارتباط برقرار کردیم و کبوتران حضرتی، کشوری شد».
۲۴ سال خادمی
همیشه دعایش این بوده جایی هر چند کوچک در این صحن و سرا داشته باشد و سرانجام سال ۷۹ به آرزویش میرسد؛ «سالها بدون لباس خدمت به زائران خدمت میکردم تا اینکه به کمک همکار قدیمیام مرحومه خانم معدنیان این فرصت میسر شد. ۱۷ رمضان سال ۷۹ بود که به آسایشگاه ضلع غربی صحن انقلاب دعوت شدم و چند روز بعد نخستین بار لباس خدمت پوشیدم».
بیشتر این لحظات را با چشمانی گریان سپری میکند و یاد شوق بیپایان در آن روزها افتاده است. بیبیمریم درباره نخستین نوبت خدمتش در جوار امام هشتم(ع) میگوید: «نخستین پست خدمتیام دقیقاً کنار ضریح مطهر بود. آن زمان چهارپایه کوچکی آنجا بود و خدام روی آن میایستادند تا مردم را هدایت کنند و مسیر مسدود نشود. هیچ وقت از یادم نمیرود که آن ساعتها شانهام به ضریح چسبیده و روحم به آن فضا گره خورده بود».
حالا از آن روزها بیست و چند سالی میگذرد و بیبی مریم محسنیان تمام این سالها توفیق خدمت در حرم مطهر حضرت ثامنالحجج(ع) را داشته است. او میگوید: «وقتی پایت را در این حریم میگذاری به این دستگاه متصل میشوی. هر کسی پایش را به اینجا میگذارد دعوت شده چه خادم باشد و چه زائر. آقا(ع) خادمهایش را هم خودش انتخاب میکند و تعیین میکند کجا خدمت کنند».
محسنیان با همین باور پس از سالها خدمت در انتظامات حرم مطهر، برای خدمت به گروه ویژه کوثر آمده است. سرکشیک هفتم روز و مسئول آموزش گروه ویژه کوثر میگوید: «از من پرسیدند به این قسمت میآیی؟ بدون هیچ تردیدی پذیرفتم. باور دارم اگر مافوق من در آستان قدس به من میگوید کاری بکنم حتماً عنایت و انتخاب آقا(ع) بوده است».
خوب است بدانیم بر اساس سیاستهای جدید آستان قدس رضوی از اسفند سال ۹۵ تمامی امور خدمتی در رواقها، کفشداریها و فضاهای زیارتی ویژه بانوان زائر در حرم مطهر رضوی به خواهران خدمه محول شده است. این خدمت با کفشداری شروع شد و پس از آن با توجه به ظرفیت و نیازهای موجود، بیشتر خدمات رواقهای خواهران نیز به خانمهای خدمه سپرده شد.
نظر شما